اول از همه تشکر می کنم برای تویی که اینجا را می خوانی و حواست به من هست و زنگ می زنی و غیره ...
و دوم اینکه حالم دیگر دارد از برخی واژه ها به هم می خورد، زندگی خوب است اگر صحبتی نباشد، اگر کلامی رد و بدل نشود همه چیز خوب است، تنها دلخوشم به اینکه حقیقت نور تابنده ای است که هیچ کس نمی تواند آن را بپوشاند و هیچ وقت هم خاموش نخواهد شد تنها تعصبات، لجبازی ها و دیگر شذوذات ماست که چشمانمان را کور می کند.
یادم هست یک باری بحث کامنتی داشتم در وبلاگم، یک بحث سیاسی، که آخرش به طرف مقابل گفتم ما منطق مشترک نداریم و منظورم از منطق، مفهوم های متفاوت واژگان یکسانمان بود، مانند ارزش، مثلا من بگویم این ارزش است، من فکر نمی کنم آدم های منطق خوانده هم وقتی بگویند این رفتار ارزش است، با هم اشتراک نظر داشته باشند، مطمئنا جمله هایشان تمام نمی شود، یکی این وسط آخر می پرسد از چه نظر ارزشمند است و دیگری نسبت ارزش ها را با هم می سنجد!
در هر صورت مثل همیشه خسته ام ... اما محلش نمی گذارم، نه خستگیم را، نه ...
نیاز دارم به تایید و تشویق آدم های تایید کننده و تشویق کننده و شخصیت بخشنده، آدم های درست و حسابی که خودشان نیاز به تایید کسی نداشته باشند، شخصیتم دارد زندگی را کوفتم می کند! لبخند
- ۰ نظر
- ۱۷ دی ۹۳ ، ۱۶:۰۳